loading...
هیئت مشکی پوشان کربلا
shahin pashazadeh بازدید : 1 پنجشنبه 27 آبان 1395 نظرات (1)

 

پدرم کرب و بلایی نشده لطفی کن

یک شبی من پدرم را به زیارت ببرم 

🔵روضه هفتگی

#هیئت_مشکــی_پوشــــان_کـــربلا

🔹ســه شنــبه ها

🔹رأس ســــــــــــــاعــــــت۲۰:۳۰🕣

ــــــــــــــ🎤ــبا نفس:

#ڪربلایی_محســــن_ابراهیمـــــی

____________________

🔷جنوبغرب تهران-اسلامشهر-شهرک قائمیه-کوچه ۱-چهارراه اول🔷

 

🕌حسینیه مشڪی پوشان ڪـــــــــربلا🕌

مــــــــحفل دلدادگان حضرت رقــیـه(س)

 

____________________

@MeshkiPoshan_Karbala

shahin pashazadeh بازدید : 3 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (1)

شهادت كودك شیرخوار حضرت علی اصغر علیه السلام

 

امام علیه‏السلام به خیمه آمد و فرزندش عبدالله را نزد وى آوردند، آن حضرت او را در دامان خود نشانید، در این اثنأ مردى از بنى اسد تیرى پرتاب كرد و آن طفل را شهید ساخت، پس امام علیه ‏السلام خون آن طفل را گرفت و چون دستش پر شد آن را روى زمین ریخت(در روایت دیگرى آمده است امام آن خون‌ها را به طرف آسمان ریخت و قطره‏اى از خون به زمین باز نگشت. (ابصار العین، 24).) و فرمود: پروردگارا!! اگر باران آسمان را از ما منع فرمودى خیر ما را در این خون قرار ده و انتقام ما را از این گروه ستمگر بگیر. آنگاه آن طفل را آورده و در كنار دیگر شهدا قرار داد.( ارشاد شیخ مفید، 2/108.)

 

در نقل دیگرى آمده است كه: امام علیه ‏السلام مقابل خیمه‏ ها آمد و به زینب گفت: فرزند كوچكم را نزد من آرید تا با او وداع كنم، پس او را گرفته و صورتش را نزدیك آورد تا او را ببوسد، حرمة بن كاهل اسدى تیرى رها كرد و گلوى آن كودك را درید و او را قربانى كرد؛ و شاعر چه زیبا این مضمون را در قالب نظم عربى ریخته است:

"لله مفطور من الصبّر قلبه و لو كان من صمّ الصّفا لتفطّرا و مُنعطفٍ اهوى لتقبیل طفله فقبل منه قبله السّهم منحرا."( «مر خداى راست دلى را كه از صبر پاره شده، كه اگر همانند سنگ بود پاره مى‏شد؛ براى بوسیدن طفل خود خم شد اما تیر پیش از او گلوى او را بوسه داد.»)

پس امام علیه ‏السلام به زینب فرمود: كودك را بگیر،


shahin pashazadeh بازدید : 39 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (0)

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامي بِلا مُعين،
سلام بر آن مدافعِ بى ياور،

أَلسَّلامُ عَلَى الشَّيْبِ الْخَضيبِ،
سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده،

أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريبِ،
سلام بر آن گونه خاك آلوده،

أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّليبِ،
سلام بر آن بدنِ جامه به غنیمت رفته ،

أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضيبِ،
سلام بر آن دندان هایی که با چوب خیزران زده شده ،

أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ،
سلام برآن سرِ بالاى نيزه رفته...

shahin pashazadeh بازدید : 4 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (0)

همه می دانند دختران سه ساله را به بابایشان عشقی وصف ناشدنی ست

اما من می گویم تو از همه شان عاشق تر بودی سه ساله ی حسین...

آخر جد پدر تو بود که همه را آموخت؛ کودکان را میازارید، اکرامشان کنید، غرق محبتشان نمایید...

آخر بابای تو دوست داشتنی ترین بابای دنیا بود، پیامبر خودش اباعبدالله خواندش...

 به خدا تو از همه عاشق تر بودی چون معشوق تو از همه عاشق تر بود

 

***

 

تو یک اخم به چهره ندیده بودی، چه برسد به سیلی!

خیمه ها را آتش زدند، هاج و واج نمان ، این ها شبیه بابای تو نیستند، فرار کن

وقتی تو را زدند، بابا را صدا نزن، عمه جگرش آتش می گیرد ازین همه تنهایی ات.

***

چقدر مظلومند اين پاهاي پرآبله

چقدر كوچكند اين شانه هاي نحيف و چه سنگين است بار اين غم

 

***

اینجا


shahin pashazadeh بازدید : 3 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (0)
 

عباس بن على: او در سال بیست و شش هجرى متولد شد و مادر بزرگوار آن حضرت، ام البنین فاطمه دختر حزام بن خالد است.

على علیه ‏السلام به برادرش عقیل - كه عالم به انساب و اخبار عرب بود - فرموده بود: براى من زنى را كه فرزندانى شجاع بیاورد انتخاب كن. عقیل، فاطمه دختر حزام را معرفى كرد و گفت: در عرب شجاع‌تر از پدران او كسى را نمى‌شناسم . على علیه‏السلام با او ازدواج كرد و اول فرزندى كه از ام‌البنین به دنیا آمد عباس علیه ‏السلام بود كه او را به سبب زیبائى سیما، قمر بنى‌هاشم لقب داده بودند و كنیه او ابوالفضل است، و پس از عباس از ام البنین سه فرزند به ترتیب عبدالله و عثمان و جعفر متولد شدند.

عباس بن على چهارده سال با پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام و مابقى عمر را در كنار دو برادرش زندگى كرد و هنگام شهادت

shahin pashazadeh بازدید : 4 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را**به خون نشانده دل دودمان آدم را
غم تو موهبت کبریاست در دل من**نمی دهم به به سرور بهشت این غم را
غبار ماتم تو آبرو به من بخشید**به عالمی ندهم این غبار ماتم را
به نیم قطره اشک محبتت ندهم**اگر نهند به دستم تمام عالم را
به یمن گریه برای تو روز محشر بین**خموش میکنم از اشک خود جهنم را
اگر رواست دمی بی تو بگذرد عمرم**هزار بار و بمیرم نبینم آن دم را
منو جدا شدن از کوی تو خدا نکند**خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
کاش‌بودم‌شعله‌تاشمع‌مزارت‌میشدم**چلچراغ‌زائرشب‌زنده‌دارت‌میشدم
کاش‌بودم‌پرچم‌حاشیه‌دارماتمت**تاکه‌زینت‌بخش‌بزم‌سوگوارت‌میشدم
کاش‌بودم‌حلقه‌حلقه‌همچوزنجیرعزا**درکف‌دل‌بیقراری‌بیقرارت‌میشدم
کاش‌بودم‌قطره‌آبی‌واز‌راه‌وفا**شبنم‌لبهای‌خشک‌شیرخوارت‌میشدم
کاش‌می‌بودم‌سپر،در‌هجوم‌تیرمرگ**مانع‌شمشیر‌خصم‌نابکارت‌میشدم
کاش‌بودم‌درشب‌شام‌غریبان‌تاکه‌من**پاسدارخیمه‌بی‌پاسبانت‌میشدم
shahin pashazadeh بازدید : 3 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)
ماه پر غم،ماه ماتم----ماه خون رنگ محرم
ماهی که بارون گریه ،می باره از دیده نم نم-----ماه ماتم
ماه دلهای پریشون،ماه لیلا ماه مجنون****ماه آوارگی دل توی هر دشت و بیابون
ماه جام غم نوشیدن ماه کربلا رو دیدن****ماه شال مشکی بستن لباس سیاه پوشیدن
دل دختر،دل خواهر----توی این ماه می شه مضطر
مبینن با چشمای تر،هفتادو دو لاله پرپر----دل خواهر
ماه رنگای پریده،ماه اشکای چکیده****ماه جسمای دریده،ماه دستای بریده
مه خون حلق اصغر،ماه ارباً اربا اکبر،ماه قد کشیده قاسم،زیر سم اسب لشگر
ماه نیزه،ماه دشنه-----ماه یک امام تشنه
اونی که میون گودال،افتاده به زیر دشنه-----شاه تشنه
ماه یک امام بی سر،ماه خنده های خنجر****ماه گریه های یاس و ناله غریب مادر
ماه حزن سوگواری،ماه سربریده قاری****ماه سنگ زدن تو کوفه به سر نیزه سواری
هوا تاریک،دلا تنگه-----قتلگه میدون جنگه
هر کسی نداشته شمشیر،دنبال یه تیکه سنگه-----دلا تنگه
shahin pashazadeh بازدید : 3 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)
کاش در تقدیرمان احساس بود ** بندگی حضرت عباس بود کاش مشمول عطایش می شدم**گرد سرگردان پایش می شدم کاش از احساس او پُر می شدیم**سنگ بودیم و از او دُر می شدیم کاش دستی در مدارج داشتیم**رنگی از باب الحوائج داشتیم گر چه پیش حضرتش ناقابلم **قاب کردم عکس او را در دلم محو رخسارش ز جان و دل شدم**من گرفتار ابو فاضل شدم هر دلی بسته به گیسوی اوست**قبلگه قبله خال روی اوست شهره آفاق در جود و سخاست**او امام عباس اهل کربلاست کاش با یک آن نگاه مست خود**دل گرو بستاند او با دست خود دست خواهش های من بیمار اوست**حاجت نا گفته دادن کار اوست
shahin pashazadeh بازدید : 3 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)
روز وشبم همه پر از_ناله و شور و شینه**تو سینه دارم یه دلی که خونه‌ی حسینه
این دل دیوونه‌ی همیشه فکر عشقه**بذار بگم اسم دلم حسین آباد عشقه
حسین آباد عشق من یه دنیا خونه داره**مثل یه شهره هر طرف یه آشیونه داره
یه خونه از اون خونه‌هاپر از غم لبالب**این خونه‌ی غم سندش خورده به نام زینب
یه خونه از اون خونه‌ها پر از گلای لاله‌ست**صاحب این خونه کیه رقیه‌ی سه ساله‌ست
یه خونه از اون خونه ها مثل یه باغ یاسه**نوشته روی سر درش این خونه عباسه
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
فدای آن که ساقی همه شد*************زیارتگاه عشقش علقمه شد
بنفسی انت بــاشـــد لایق او************* کسی که زائر او فاطمه شد
shahin pashazadeh بازدید : 2 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)

ذکر مصيبت مي‌کند: الشام الشام
تا ياد غربت مي‌کند: الشام الشام

منزل به منزل درد و داغ و بي کسي را
يک جا روايت مي‌کند: الشام الشام

موي سپيد و چهره اي در هم شکسته
از چه حکايت مي‌کند: الشام الشام

هر روز با اندوه و آه و بي شکيبي
ياد اسارت مي‌کند: الشام الشام

در اين ديار پُر بلا هر کس به نوعي
عرض ارادت مي‌کند: الشام الشام

يک شهر چشم خيره وقت هر عبوري
ابراز غيرت مي‌کند: الشام الشام

هر سنگ با پيشاني مجروح خورشيد
تجديد بيعت مي‌کند: الشام الشام

قرآن پرپر روي نيزه غربتت را
هر دم تلاوت مي‌کند: الشام الشام

قلب تو را يک مرد رومي با نگاهش
بي صبر و طاقت مي‌کند: الشام الشام

هر جا که دارد خوف از جان تو، عمه
خود را فدايت مي‌کند: الشام الشام

جان مي دهي وقتي به لبهايي مقدس
چوبي جسارت مي‌کند: الشام الشام

کنج تنوري حنجري آتش گرفته
ذکر مصيبت مي‌کند: الشام الشام

*****************************

در کوچه ها آنقدر غریبی که گمانم

غربت شکایت می کند: الشام الشام

*********************

shahin pashazadeh بازدید : 3 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)

دخترت بعد تو پیش چه کسی ناز کند ؟

او چگونه لب مجروح خودش باز کند؟

سعی  ِ بسیار کند تا سر تو بردارد

 با چه زجری سرت اندر بغل خود آرد

خاک و خون از دهن بسته ی تو باز کند

زیر لب شکوه  زدست همه اغاز کند

اشکش افتاد به رخ چهره ی زخمیش بسوخت

دیده ی بسته ی خود بر لب زخمیت بدوخت

راه دیدن چو ندارد لب تو دست کشید

زخم خود کرده فراموش جراحات تو دید

دید قاری ِ نوکِ نیزه لبش  پاره شده

جای چوبی به لبش دیده و بیچاره شده

  گفت کی بر لب تو چوب فرود آورده ؟

 قد از غم خم من را به سجود آورده؟

تار شد دیده من یا که تو خاکی شده ای

میهمان کنج تنور حرم کی شده ای ؟

خاک بر چهره ی تو از ره دور آمده ای

من بمیرم مگر ازکنج تنور آمده ای ؟

رد سنگی که به سر جای شده بوسیدم

تو مرا بخش اگر آب کمی نوشیدم

فکر کردم که رساندند به لعلت  آبی

که بدون تو نمودم لب خود  تر گاهی

 بعد تو ما هدف سنگ در اینجا شده ایم

ما که از داغ غم تو همگی تا شده ایم

باب بی سر شده ام  چهره و رویم دیدی؟

جای آن آتش افتاده به  مویم  دیدی ؟

جای دستی که نشسته به رخم میسوزد

عمه بر موی سفیدم نگهش میدوزد

بعد تو پاره ی نان پیش من انداخته اند

کوچه پس کوچه ی  این شهر مرا تاخته اند

فکر پای  ِ پر از آبله  ام را نکنند 

فکر سنگینی این سلسله ام را نکنند

سنگها بر سر ما از همه سو می آمد

از همه نغمه ی " عباس عمو ..!" می آمد

بعد تو حرمت اهل حرمت کم شده است

قامت خواهر غم دیده ی تو خم شده است

ماه ِ بر نیزه به هنگام خسوف آمده ای 

مثل خورشید که در حال کسوف آمده ی     

در دل طشت طلا پیش زمین گیر رسید 

یوسف نیزه نشین  از بر ِ تعبیررسید 

 خون لبهای پدر را به لبش پاک نمود

بوسه بر روی لبان ِ پر ِ از چاک نمود

کم کم افتاد دگر از نفس و چشمش بست

او به همراه پدر رفت وازآن سلسله رست

عمه را با همه غمهای خودش کرد رها

همسفر با پدرش رفت دگر پیش خدا .. !!

shahin pashazadeh بازدید : 1 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)
گریه کن،گریه وخون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم، و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است، و این بحر طویل است وببخشید که این مخمل خون بر تن تب دار حروف است که این روضه ی مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ولی حیف که ارباب «قتیل العبرات» است، ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه ی یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که«الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی...، تو خودت کربو بلایی...، قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی... تو کجایی...
shahin pashazadeh بازدید : 5 چهارشنبه 09 بهمن 1392 نظرات (0)
خسروی کو جا به جز دامان پیغمبر نداشت/وقت جان دادن به جز خاک سیه بستر نداشت ///ان که بودی زیب اغوش رسول هاشمی/دربدن جز زخم تیر و نیزه و خنجر نداشت ///ان امامی را که بودی باعث ملک وجود/غیر سی وپنج زن در کربلا یاور نداشت
shahin pashazadeh بازدید : 3 چهارشنبه 09 بهمن 1392 نظرات (1)
ای دست علی در استینت/خورشید فروغی از جبینت /// تندیس وفا ومهر و اخلاص/ای ساقی تشنه کام عباس /// ای مظهر پاکی و شجاعت/معنای کرامت و مناعت/// ایینه ی شور کاملی تو/حقا که ابوالفضایلی تو.
shahin pashazadeh بازدید : 3 چهارشنبه 09 بهمن 1392 نظرات (0)
کودک من تسنه است وتاب ندارد/از عطش اتش گرفته اب ندارد///رنگ رخش گشته رنگ عارض مهتاب/طاقت گرمای افتاب ندارد///بس که رمق رفته از وجود لطیفش/غنچه ی من قطره ای گلاب ندارد
shahin pashazadeh بازدید : 3 چهارشنبه 09 بهمن 1392 نظرات (0)
ای مرد حق که بریده چنان گشت حنجرت/افتاده بی کفن به روی خاک پیکرت/// غلتان به خون کنار تو با جسم چاک چاک/عون و عقیل و قاسم و عباس و اکبرت///پیراهنی که فاطمه با دست خود بر شت/دشمن نکرد رحم و برون کرد از برت
shahin pashazadeh بازدید : 3 چهارشنبه 09 بهمن 1392 نظرات (0)
پدر ببین که تیغ کین به فرق اکبر امده/بیا که عمر من دگر به موج خون سر امده///پدر بیا که جان من به لب رسیده این زمان/ز بس که زخم نیزه ها مرا به پیکر امده///بیا بیا تو ای پدر دمی به حال من نگر/ ببین چها مرا به سر زقوم کافر امده
shahin pashazadeh بازدید : 5 چهارشنبه 09 بهمن 1392 نظرات (0)
ای کربلا به تو گویم چنین سخن/بگشای گوش و خوش بشنو گفتگوی من///سرو تو چیست قامت ریحانه ی حسین/ماه تو چیست طلعت نو باوه ی حسن/// چون در تو گیسوان علی شسته شد به خون///خوشبوی گشت خاک تو چون نافه ی ختن
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    ایا شما تا به حال به هیئت مشکی پوشان کربلا تشریف اورده اید؟
    میزان رضایت شما از سایت؟
    مقدار جذابیت سایت برای شما؟
    مطالب سایت چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 12
  • بازدید کلی : 784